عید فطر در عراق
آداب و رسوم عید فطر در عراق
با نزدیک شدن به روزهای پایانی ماه رمضان و ورود به ماه شوال یکی از بزرگ ترین و مهمترین اعیادشان را جشن می گیرند. این عید که با نام عید فطر شناخته می شود،
در همه کشورهای مسلمان جهان مهم است . همه مسلمانان تلاش می کنند که در این روز علاوه بر نماز روز عید فطر، آداب و سنن خاصی را برگزار کنند.
مردم عراق نیز به همین مناسبت برای عید فطر آماده می شوند . با نظافت کامل منازل، کوچه ها، خیابان و مناطق مختلف به استقبال عید می روند.
چراغانی و تزیین خیابان ها
خیابان های بصره، بغداد، کوفه، کربلا و موصل و کرکوک به مناسبت عید فطر چراغانی و تزیین می شود.
مردم عراق با خرید لباس و زیورآلات به ویژه لباس کودکان به بازار می روند تا زیباترین تصویر را در این عید برای کودکان خود بسازند.
همچنین زنان خانه دار به پخت شیرینی های عید که مشهورترین آن «کلیجه» است، اقدام می کنند. آنها با کلیجه که یکی از مهم ترین شیرینی ها در مناسک عید فطر در میان عراقی هاست، از میهمانان خود پذیرایی می کنند.
کلیجه شیرینی میهنی عراقی است که با آرد، گردو،آویش، نارگیل و دانه کنجد است، اما مهمترین کلیجه با خرماست که بیشتر مردم عراق عاشق آن هستند.
وداع با ماه مبارک رمضان
به طور معمول خانواده های برای آماده سازی شیرینی عید و تقسیم کار با یکدیگر جمع می شوند.
مردم عراق پس از پایان ماه مبارک رمضان به پشت بام منازل می روند و با صدای الله اکبر با این ماه وداع می کنند.
از دیگر آداب و رسوم مردم عراق در روزهای عید فطر، پوشیدن لباس های نو و رفتن به دید و بازدید اقوام و نزدیکان خود می روند و همچنین به تفریحگاه ها برای گشت و گذار می روند.
در بامداد روز عید، بیشتر مردم عراق به همراه فرزندانشان به مساجد جامع برای ادای نماز عید می روند.
آداب جالب ماه رمضان در عراق
آداب و رسوم جالب ماه رمضان در عراق
آداب و رسوم ماه رمضان در عراق چگونه است؟ برای مسلمانان در سراسر دنیا ماه رمضان از اهمیت ویژهای برخوردار است. در میان کشورهای مسلمان، در عراق به عنوان یکی از قطبهای مذهبی و مهم بین شیعیان و سنیها، آداب و رسوم ماه رمضان شور و حال بیشتری دارد و مردم این کشور، مراسمهای خاص و ویژه این ماه را برگزار میکنند. در این مقاله از سرویس سبک زندگی به آداب و رسوم ماه رمضان در عراق و هر آنچه باید درباره در این باره بدانید، میپردازیم.
پیش از هر چیز بهتر است بدانید که آداب و رسوم ماه رمضان در عراق مشابه دیگر کشورهای اسلامی است ولی برخی رسوم، ریشه در فرهنگ و سنت این کشور دارد. البته نباید فراموش کنید که جنگ عراق و تبعات ناشی از آن نیز بر این آداب و رسوم تاثیر منفی، گذاشتهاند اما هنور ماه رمضان در این کشور ارج نهاده میشود و روزهداران از برکات این ماه تا حد ممکن، بهره میبرند. مردم عراق در این ماه رسومی را بجا میآورند که شامل موارد زیر میشود.
خرید قبل از ماه رمضان
از آنجایی که ماه رمضان به عنوان ماه مهمانی خدا شناخته میشود، عراقیها بر این باورند که باید خودشان را از قبل برای این مهمانی بزرگ آماده کنند. اولین کاری که عراقیها پیش از فرا رسیدن ماه مبارک رمضان انجام میدهند، خرید مواد و وسایلی است که در این ماه لازم دارند.
این خرید معمولا شامل مواد غذایی میشود. حتی برخی شیرینیها و خوراکیهای ویژه این ماه نیز تا قبل از ماه رمضان به بازار راه پیدا میکنند و مردم برای تهیه این مایحتاج به بازار بزرگ عراق میروند تا با خرید این غذاها، شیرینیهای مناسبتی ماه رمضان و شربتهای مخصوص، خود را برای استقبال از ماه رمضان آماده میکنند.
مراسم بیدار کردن روزهداران برای سحر
احتمالا درباره این رسم که جزو مراسم ماه رمضان در مصر هم هست شنیدهاید. رسم بیدار کردن روزهداران برای خوردن سحری و بجا آوردن عبادات، از رسومی است که تقریبا در همه کشورهای مسلمان با ورود به ماه رمضان انجام میشود.
بنابر این رسم قدیمی و کهنه مسلمانان، برخی افراد در محلهها و کوچههای شهر میگردند و روی طبل میکوبند تا مردم برای خوردن سحری خواب نمانند. طبالها، از شب اول ماه رمضان تا آخرین شب این ماه، با نزدیک شدن به زمان سحری، مردم را بیدار میکنند تا از سحری و خواندن نماز صبح جا نمانند.
مثل ایران که در ماه رمضان خوردن برخی شیرینیها و غذاها متداولتر است، در عراق هم برخی خوراکیها برای ماه رمضان سرو میشوند. در میان شیرینیها باقلوا و شیرینی زولبیا جزو محبوبترینها هستند که میتوانید آنها را به وفور در این ماه، در بازارهای اقصی نقاط این کشور پیدا کنید.
از آنجایی که عراقیها علاقه زیادی به خوردن انواع شیرینیها دارند، طیف وسیعی از شیرینیها را هم میتوانید در سفره ماه رمضان و افطار آنها مشاهده کنید. در کنار زولبیا و باقلوا ترکی، شیرینیهای دیگری مثل بامیه، برمه، دهین، قطایف، محلبی و حلوای خرما (کلچا) همراه با چای یا آب جوش برای افطار خورده میشوند. عراقیها معمولا با همین شیرینیها افطار خود را باز میکنند.
تغذیه ماه رمضان در عراق
خوردن پیشغذاها و غذاهای مقوی در ماه رمضان جزو اصول تغذیه ماه رمضان در عراق است. به همین خاطر هم همانطور که گفتیم، عراقیها قبل از ماه رمضان اقدام به خرید انواع حبوبات، برنج، گوشت، مرغ، خرما، آجیل و … میکنند. یکی از مهمترین و اصلیترین غذاهای افطار در عراق و به ویژه شهر بغداد، سوپ دال عدس است. این سوپ معمولا به صورت پیشغذا و همراه با دیگر غذاها هم سرو میشود.
از دیگر غذاهای محبوب برای ماه رمضان در عراق میتوان به کباب، حلیم، کبه، حمص (همس)، مخلمح، دلمه و آبگوشت اشاره کرد. در کنار اینها، یک غذای معروف عراقی هم برای افطار یا سحری ماه رمضان تهیه میشود که «مسکوف» نام دارد. این غذا در اصل ماهی پخته شده روی زغال است که با ترشی، پیاز و نان تنوری سرو میشود و میتوان آن را به عنوان یکی از معروفترین غذاهای عراقی در رستورانهای مختلف این کشور به راحتی پیدا کنید.
دسرهای ماه رمضان در عراق
علاوه بر پیشغذا و غذاهای اصلی عراقی، به عنوان پسغذا یا دسر هم حلوای پخته و تهیه شده با خرمای خشک و کنجد که به آن «مدکوکه» گفته میشود، شله زرد، نوشیدنیها و شربتهای شیرین و مقوی مثل شربت لیمو عمانی، شربت کشمش و سکنجبین هم در سفرههای عراقیها در ماه رمضان به چشم میخورند.
تمبر هندی هم یکی از تنقلاتی است که در ماه رمضان برای فرو نشاندن عطش و دمای بالای بدن بعد از افطار به صورت شربت خورده میشود. کردهای عراق هم روزه خود را با شربت انگور سیاه باز میکنند.
اطعام مستمندان
ماه رمضان ماه برکت است و عراقیها در این ماه سعی میکنند به فقرا و نیازمندان کمکهای غذایی یا مالی کنند. با شروع این ماه، خانوادههای روزهدار عراقی، برای افطار ماه رمضان، مقداری از غذاهای خود را در یک سینی قرار میدهند و به مساجد و اماکن زیارتی میبرند تا آن را بین نیازمندان تقسیم کنند.
برگزاری مراسم دینی در مساجد
در مسجدهای عراق، طی ماه رمضان جنب و جوش بیشتری به چشم میخورد. مردم قبل از شروع ماه رمضان مساجد را تمیز و گردگیری میکنند تا برای برگزاری مراسم مذهبی، نماز خواندن و عبادتهای شب قدر، آماده باشند. عراقیها بعد از افطار در مساجد به بحث و سخنرانی درباره مسائل دینی و اخلاقی هم میپردازند.
برگزاری مراسم شب قدر
در میان عراقیهای مسلمان اعم از شیعه و سنی، شب قدر از اهمیت خاصی برخوردار است. عراقیها سه شب را به احتمال شب قدر، احیا یا شب زندهداری میکنند و در این شبها به خواندن دعاها، قرآن و زیارتهای مخصوص این شب مشغول میشوند.
زیارت اماکن مذهبی
مردم عراق بر این باورند که در ماه رمضان، زیارت امام حسین (ع) فضیلت بیشتری دارد، به همین دلیل هم در این ماه جمعیت عظیمی از روزهداران به کربلا میروند. همچنین به خاطر مصادف شدن این ماه با ضربت خوردن امام علی (ع)، زیارت نجف اشرف هم در بین مسلمانان و شیعیان جایگاه ویژهای دارد.
در این شبها عبادتهای مخصوص شبهای قدر، به صورت پرشوری برگزار میشود و مردم از درگاه خدا طلب بخشش و دعا برای برآورده شدن حاجتهای خود دارند.
برگزاری مراسم عید فطر
برای عراقیها پایان ماه رمضان و فرا رسیدن عید فطر از اهمیت بسیاری برخوردار است. در این کشور برای شادباش عید فطر، سه روز را به عنوان عید در نظر گرفتهاند و همین موضوع نشان میدهد که این عید چقدر برای مردم این کشور مهم است.
عراقیها از قبل برای روز عید، لباسهای نو میخرند و در این روزها، به تهیه و پخت غذاها و شیرینیهای متنوع میپردازند. در میان مردم این کشور، یک کیک به نام «کلیچه» در روز عید فطر پخته و بین مردم پخش میشود.
اما برگزاری و بجا آوردن نماز عید فطر مهمترین برنامه این عید است که در هنگام صبح و به صورت جماعت در مساجد کشور عراق خوانده میشود. مسلمانان نیز به صورت پرشور، از خواندن این نماز، استقبال میکنند. مردم بعد از خواندن نماز به دیدار یکدیگر میروند و بزرگترها به کوچکترها عیدی میدهند. در این میان هم برخی از آنها سعی میکنند که این تعطیلات را به انجام سفرهای کوتاه اختصاص دهند.
از مهمترین مقصدهای سفر برای روزهدارانی که عید فطر را جشن گرفتهاند، زیارت کربلا، نجف و کاظمین است و اطراف حرمهای مطهر، تعداد زیادی مسافر و زائر حضور دارند. ماه رمضان در عراق از ابتدا تا انتها، پر از هیجان و شور است و مردم از برکات این ماه نهایت استفاده را میبرند.
نامگذاری ماه شعبان
کلیات نامگذاری ماه شعبان
اعیاد شعبانیه به مجموعه ولادتهای امام حسین (ع) (روز سوم)، حضرت ابوالفضل (ع) (روز چهارم)، امام سجاد (ع) (روز پنجم) و میلاد فرخنده امام زمان (عج) (روز نیمه شعبان) گفته میشود که در ماه شعبان قرارگرفتهاست.
ماه شعبان یکی از ماههای پر خیروبرکت است و اعیاد بسیار فرخندهای در آن قرار دارد. از جمله مناسبتهای این ماه میتوان به ولادت امام حسین (ع)، حضرت ابوالفضل (ع)، امام سجاد (ع) و میلاد امام زمان (عج) اشارهکرد که باعثشده در طول ماه شعبان مسلمانان سراسر در شادی و شور به سرببرند و به اعیاد شعبانیه مشهورگردند.
علت نامگذاری ماه شعبان
پیامبر (ص) درباره علت نامگذاری ماه شعبان به این نام فرمود:
«إنَّما سُمِّیَ شَعبانُ لأِنَّهُ یَتَشَعَّبُ فیهِ أرزاقُ المُؤمِنینَ»
«این ماه، شعبان نامیده شد، زیرا روزی مؤمنان در این ماه قسمت میشود.» (ثواب الاعمال صفحه ۶۲)
اعیاد شعبانیه چیست؟
ولادتهایی که در ماه شعبان قرار دارد را «اعیاد شعبانیه» مینامند. این ولادتها به شرح زیر است:
- میلاد امام حسین (ع)
روز سوم ماه شعبان زمانی که خبر ولادت امام حسین (ع) را به پیامبر (ص) دادند ایشان به خانه امام علی (ع) آمد و به اسماء فرمود تا نوزاد را نزدش بیاورد. پیامبر (ص) در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه گفت. - ۲. میلاد حضرت ابوالفضل (ع)
حضرت ابوالفضل (ع) در روز چهارم ماه شعبان سال ۲۶ هجری قمری در شهر مدینه بهدنیاآمد. پدرش امام علی (ع) و مادرش امالبنین بود. او در واقعه عاشورا ۳۴ سال داشت و تا آخرین لحظه از امام حسین (ع) و راهش دفاع کرد. - میلاد امام سجاد (ع)
امام سجاد (ع) دومین پسر امام حسین (ع) در روز پنجم ماه شعبان در شهر مدینه بهدنیاآمد. مادرش شهربانو نام داشت و دختر یزدگرد پادشاه ایران بود. امام سجاد (ع) در واقعه عاشورا ۲۴ ساله بود و به اذن پروردگار به دلیل بیماری نتوانست به میدان جنگ برود.
امام سجاد (ع) با این که در نهضت عاشورا به میدان جنگ نرفت، اما کارهای بزرگی انجام داد که باعث شد پیام این نهضت به گوش جهانیان برسد. - میلاد امام زمان (عج)
حضرت مهدی (ع) در روز نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری در شهر سامرا به دنیاآمد. نام او را از نام جدش حضرت محمد (ص) برگزیدند؛ چرا که با طلوع حضرت محمد (ص) جهانیان از جهل و گمراهی نجات پیدا کردند و با ظهور حضرت مهدی (عج) هم عالم بشریت بار دیگر از تاریکیها و گمراهیها رهایی پیداخواهدکرد.
حضرت مهدی (عج)
ایشان در سامرا و در تاریخ ۱۵ شعبان ۲۵۵ ه. ق. چشم به دنیا گشود. نام حضرت مهدی (عج) همنام جدش رسولالله است. این مشابهت در نام، بیدلیل نیست؛ بلکه گویای این حقیقت است که با طلوع رسول خدا (ص) جهانیان از جهل و گمراهی نجات یافتند و با ظهور فرزند امام زمان (عج) هم بشریت بار دیگر از تاریکی و ضلالت رها خواهد شد.
«وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ» (آیه ۵ سوره قصص)
«ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم»
مهمترین القاب امام زمان عبارتاند از: مهدی (هدایتکننده به حق)، قائم (قیامکننده به حق)، منتظر (کسی که مؤمنان انتظار قدومش را میکشند) و حجت (گواه خدا بر خلق)
مزار حضرت ذوالکَفل
حضرت ذوالکَفل
حضرت ذوالکِفْل (علیه السلام) از پیامبران الهی است که بر بنی اسرائیل مبعوث گردید. نام آن حضرت در قرآن کریم 2 بار آمده است. حضرت عبدالعظیم حسنی در نامه ای از حضرت امام جواد (علیه السلام) پرسید که ذوالکفل چه نام داشت؟ آیا پیامبر بوده یا نه؟ آن حضرت در جواب مرقوم فرمودند که «حق تعالی صد و بیست و چهار هزار پیامبر بر خلق مبعوث گردانید که 313 نفر از ایشان مرسل بودند و ذوالکفل از جمله ایشان بود و بعد از سلیمان بن داوود مبعوث گردید. او در میان مردم حکم می نمود و هرگز غضب نکرد، مگر برای خدا. نام وی «عُوِیْدِیا» بود و همان است که حق تعالی در قرآن فرموده است: یاد کن اسماعیل و یَسَع و ذوالکفل را که هر یک از ایشان از جمله نیکان بودند».
حضرت ذوالکَفل و یهودیان
یهودیان، حضرت ذوالکَفل (علیه السلام) را همان حضرت حِزقیل می دانند و از او با نام «یِزْقِل» و «کیفیل» یاد می کنند. از گذشته های دور مقابر متعددی به حضرت ذوالکَفل نسبت داده شده است. ناصرخسرو قبادیانی در سفرنامه اش به سال 415 ش / 438 ق از مزار حضرت ذوالْکِفل در روستای «دامون» در 11/5 کیلومتری جنوب شرق شهر عَکا در شمال غربی فلسطین خبر داده است. مشهورترین مزار منسوب به حضرت ذوالکِفل (علیه السلام) در حدّ فاصل نجف و حله در حاشیه ی رود الهِندیّه و 30 کیلومتری جنوب غربی شهر حله (130 کیلومتری جنوب بغداد) قرار دارد. محدث قمی در باب فضیلت زیارت انبیا (علیهم السلام) نوشته است: «… و مرقد حضرت ذی الکفل در کنار شَطّ فرات در نزدیکی کوفه به مسافت چند فرسخ معروف است».
این بقعه قدمتی بسیار طولانی دارد. رابی بنیامین تودولایی در سفرنامه اش به سال 568 ق /1173 م گزارش مشروحی از این مکان ثبت کرده، ولی مدفون در آن بقعه شریف را یِزقیل (حِزقیل) دانسته و نوشته است: «بر روی قبر، لاک یک لاک پشت گذارده شده و روی آن یک گنبد زیبا ساخته اند. این بنا متعلق به یِهونا مَلِک یهودا و 25000 سربازی است که با او آمده بودند. بِخویاخیم تمام مزارع و تاکستان هایی را که مردوک… با او آمده بود، به کنیسه یِزقیل نبی بخشید. امروزه این محل برای یهودیان مقدس است. آن ها در ایام تعطیل مثل روز سال نو و روز صلح و آشتی به آن جا می آیند و دعا می کنند و در جشن شادی که در آن جا برگزار می شود، شرکت می کنند. فروشندگان عرب کالاهای خود را به آن جا می آورند. آن ها یک بازار سالانه که به آن «پِرا» می گویند، برپا می کنند.
در مراسم روزهای صلح، توراتی را که خود پیامبر نوشته است، بیرون می آورند و می خوانند. بر روی قبر یِزقیل نبی همیشه یک چراغ روشن است و فقط فتیله آن را عوض می کنند و وقتی روغن آن تمام شد، دوباره در آن روغن می ریزند. بنیادی در آن جا هست که کتاب های به جا مانده از دوران معبد را هم از دوره ی اول و هم از دوره دوم در خود جای داده است. زائران صدقات یک سال خود را جمع می کنند و به کنیسه نبی می دهند. به علاوه، کنیسه صاحب تمام ثروتی است که یِهونیا شاه به آن جا هدیه کرده و محمد المُکتفی (خلیفه عباسی) آن را تأیید کرده است. در طول جنگها این کنیسه به حرمت پیغمبر نه از طرف یهودیان آسیب دید و نه از طرف اعراب».
ذوالکَفل و ایرانیان
ناصرالدین شاه نیز در سفرش به عتبات عالیات به سال 1245 ش / 1278 ق این بقعه مبارکه را دیده و در سفرنامه اش چنین ثبت نموده است: « ذی الکفل را با دوربین تماشا کردم. یک مناره بلندی دارد. گنبدش مخروطی بسیار بلند است. دورش قلعه دارد و میان آن یهودی ها منزل دارند. بیرون قلعه خانوار زیادی بودند؛ محقق می گفت شیعه هستند».
ادیب الملک نیز در سفرنامه خود به سال 1273 ق از حرم حضرت ذوالکفل این گونه یاد کرده است: «وقت غروب آفتاب به نزدیکی ذی الکفل رسیدیم… در میان خانه ای از خانه های حصیری اعراب منزل کرده، صبح به زیارت ذی الکفل شتافتیم.
قلعه ذی الکفل
ذی الکفل قلعه ای است که از گچ و آجر ساخته اند و در سرِ بلندی اتفاق افتاده و بالاخانه ها و منظره های خوب به طرف دریا (رود فرات) دارد. به قدر دویست خانوار رعیت اعراب آن جا می شود و قدر بیست نفر یهودی در آن جا و میان صحن ذی الکفل منزل دارد و بالجمله یهودی آن جا را متصرف شده است، زیرا که یهودی اطراف و اکناف عالم، آن جا به زیارت می آیند. خدّامش همه یهودی هستند. بقعه ای دارد و صندوقی و روی صندوقش را پرده کشیده اند و عَلَم ها آویخته و به جای کتیبه به خط یهودی نوشته اند…
در پشت بقعه مسجدی است که قبر چهار نفر از حواریون آن جاست. و چند نفر از ریش سفیدهای یهود در آن جا نشسته اند و یک احرامی سفیدی بر سر انداخته، مشغول خواندن تورات بودند و قبر دختر ذوالکِفل نیز در همان مسجد است».
اگرچه بنیامین تودولایی عمارت حرم حضرت ذوالکِفل را به یهودیان نسبت داده، ولی معروف است که سلطان محمد خدابنده (اولجایتو) در اوایل قرن هشتم هجری اهتمام به ساخت این بقعه کرده است.
گنبد زیبای این بنا در 11 طبقه و به صورت مخروطی ساخته شده است. در زیر این گنبد، صندوقی چوبین بر مزار منسوب به حضرت ذوالکفل (علیه السلام) قرار دارد. قسمتی از دیوارهای روضه مبارکه در قرن 13 هجری توسط یک بنای هندی با استفاده از کاشی هایی که با خود از هندوستان آورده بود، کاشی کاری شد. بر روی این کاشی ها، تصاویر گل و بوته و نقش های اسلیمی به سبک هندی و نیز کتیبه ای به خط عِبری مربع دیده می شود. مرمت قسمت های آسیب دیده این کاشی ها به دستور ناصرالدین شاه قاجار به سال 1245 ش با کاشی های ایرانی انجام شده است. برخی از نقاشی های دیواری نیز مربوط به دوره فرمانروایی سلاطین عثمانی در عراق است. در این مجموعه، غرفه هایی در دو طبقه برای اقامت زائران ساخته شده است. چندین قطعه عکس سیاه و سفید متعلق به سال 1305 ش / 1916 م از این بقعه موجود است.
برس نمرود
قدمت برس نمرود
برس نمرود، شهر کهن بورسیپّا بوده که همطراز بابل به شمار میرفته است.
عربها این ویرانه های عظیم را، که از بزرگترین آثارِ باقیمانده از عهد بابلیهاست، قصر نمرود بن کنعان «صَرْح نمرود» یا بُخْتُ نَصَر میپنداشتند.
در عصر حاضر نیز آن را خرابه های برجِ بابل میدانند.
این تصور نادرست حتی پس از آنکه راولینسن با استفاده از کتیبهها ثابت کرد که خرابهها متعلق به برج معبدِ «نبو» در بورسیپا بوده، همچنان وجود داشت.
تصرف حضرت علی اطراف دریاچه باتلاقی برس
هنوز روشن نیست که در قرون اولیه اسلامی، شهری در این ناحیه کهن بر جای بوده است یانه؛ تنها بَلاذُری از «عَجَمَه بُرس» (به آشوری : «اگمّی»)، ناحیه اطراف دریاچه باتلاقی نام برده که علی علیهالسلام تصرف کرده بود.
نظر تاریخنویسان در مورد برس نمرود
قُدامه به برسِ علیا و سفلی اشاره کرده و ابن خرداذبه در صورتهای خراج، آنها را سیبَیْن و وُقوف خوانده و از نواحی (طَسّوج) استانِ بِهْقُباذ مرکزی دانسته است.
در دوران باستان نیز ناحیه بابل و خصوصاً بورسیپا، از لحاظ صنعت نساجی شهرت داشته است.
این صنعت در دوره اسلامی ادامه یافت.
به گفته مسعودی جامههایی که در ناحیه برس تهیه میشد بُرْسیّه، یا به اعتبار نام روستایی میان برس و بابل و حلّه، خُطرنیّه خوانده میشد.
بنابراین، «نَرسِیّه» در معجم البلدان باید به «بُرسیّه» تصحیح شود.
موقعیت مکانی
برس نمرود محوطهای باستانی در استان بابل در کشور عراق امروزی است. زیگورات این محوطه، امروزه یکی از سالمترین زیگوراتهای برجای ماندهاست که گفته میشود الهامبخش برج بابل بودهاست.
بورسیپا در ۱۵ کیلومتری جنوب غربی شهر حلّه، به سمت نجف قرار دارد. در این محل تپهای دستساخت از آجر، به ارتفاع ۴۴ متر دیده میشود که به «برس نمرود» یا «برج نمرود» شهرت دارد و در افسانهها گفته میشود این تپه برجگونه جایگاهی است که از روی آن نمرود حضرت ابراهیم را به آتش افکند و در دشت روبروی این تپه، زمین بسیار وسیعی دیده میشود که همچون آجر پخته میباشد و گفته میشود بر روی این زمین آتش نمرود برای سوزاندن ابراهیم افروخته شدهاست.
مسجد سامرا(ملویه)
“ملویه”مسجدجامع-سامرا
در سال ۲۲۱ هجري، خليفه عباسي معتصم دستور داد شهر جديدي که محل سکونت خليفه، رجال دولتي و سپاه باشد ساخته شود و کارشناسان در صدد بودند اين شهر براي شخصيتهاي برجسته و سياسي آن دوران محل مناسبي باشد. از اين رو در ۱۳۰ کيلومتري شمال بغداد در کنار رود دجله که مکاني براي کشت و زرع مردم بود و هوايي مطبوع داشت را انتخاب کردند و شهر سامرا را ساختند.
«متعلقات»مسجدسامرا-بوده
معتصم بعدها، اماکني چون دارالخلافه، مسجد جامع و ديگر ساختمانهاي اداري و خدماتي را اضافه کرد.
مسجدی که ساختش ۵ سال طول کشید.
فاصله بین هرستون ۴متر می باشد.
شهرسامرا ازاون بالا خیلی منظره زیبایی بنظرمی رسد،پشت دیوار این مسجد نیز یک باغ بزرگی وجوددادر که احتمالا قسمتی ازاز سازوکارهای توسعه این مسجدباشد.
پشت سرم میتوانید«گنبدو گلدسته»حرم راببینید-اززاویه زمینی فاصله دیوارحرم عسکریین تا دیوار مسجدکمترازیک کیلومتراست.
خليفه عباسي درسالهای ۲۳۷الی۲۳۳ مسجد جامع وسيعی در وسط شهر ، با مهندسی خاصی ساخت.
در این مسجد گنجایش حدود۱۰۰ نمازگزارراداشته است.
اين مسجد ۵۰ متر بالاتر از سطح دريا قرار دارد و به صورت ۵ حلقه دايره اي است که بر روي هم سوار شده اند و همه اينها بالاي سطحي مربع شکل قرار دارند. اين حلقه هاي دايره اي در پايان به اتاقکي منتهي مي شوند. امروزه از اين مسجد تنها ديوار بيروني و مناره آن با نام “ملويه” بر جاي مانده است.
محوطه زمین مساحت زمین مسجد۱۶۵۴۴۴۰مترمربع/زیربنای زمین مسجد۳۷۴۴۰مترمربع می باشد.
اين مسجد در زميني به مساحت ۴۴۰ در ۳۷۶ متر بنا نهاده شد و تا سالهاي اخير بزرگترين مسجد جهان اسلام به شمار مي آمد. در درون زمين مسجد، يک مستطيل ديگر با ابعاد ۲۴۰ در ۱۵۶ متر با ديوارهايي به ارتفاع ۱۰ متر و ضخامت بيش از دو متر و نيم وجود دارد. صحن مياني مسجد را رواقهايي در بر گرفته که بزرگترين آنها رواق قبله در سمت جنوب است. اين رواق شامل ۲۴ رديف ستونهاي ۸ ضلعي است که در امتداد جهت قبله قرار گرفته اند. رواقهاي شرقي و غربي هر يک ۴ رديف و رواق شمالي ۳ رديف ستون داشته اند.
مسجد جامع سامرا یکی از مسجدهای مشهور دورۀ خلافت عباسیان در شهر سامرای عراق است که در سال ۲۳۷ (قمری) / ۸۵۲ میلادی بنیاد شد و سازۀ پرآوازۀ آن ، مناره اش است که به الملویة (به معنای:پیچاپیچ ،پیچیده گردان ) مشهور است.
ساخت این مسجد در سال ۸۴۸ میلادی شروع شد و در سال ۸۵۲ م در دوره خلافت متوکل علیالله – که پایتخت خلافت را از بغداد به سامرا برد- پایان یافت.
مسجد جامع سامرا، به «جامع المتوکل» مشهور شده و از ساختمانهاي يکي از پليدترين خلفاي عباسي; يعني متوکل عباسي (۲۳۲ـ۲۴۷) است.
تاریخچه مسجد سامرا
اين مسجد يکي از عظيم ترين مساجد جهان اسلام در آن دوره بشمار مي رفته. امروزه فقط مأذنه و ديوارهاي آن باقي است که همين دو نيز دليل بر عظمت اين ساختمان است.
مسجد جامع سامرا ، در دوران عباسیها ساخته شد که مناره حلزونی شکلی که دارد از مهمترین شاخصههای آن به شمار میرود، این مناره با ارتفاع ۵۳ متر یکی از بلندترین منارههای جهان اسلام محسوب میشود.
این مسجد ۵۰ متر بالاتر از سطح دریا قرار دارد و به صورت ۵ حلقه دایرهای است که بر روی هم سوار شدهاند و همه اینها بالای سطحی مربع شکل قرار دارند. این حلقههای دایرهای در پایان به اتاقکی منتهی میشوند.
از ۱۳۱۶ ش/ ۱۹۳۷ نیز مدیریة الاآثار العامة العراقیة (مدیریت آثار عمومی عراق ) حفاظت از مسجد و بازسازی آن را برعهده گرفت و پس از پاکسازی و حفاری محل از ۱۳۴۱ ش/ ۱۹۶۲، به مرمت بخشهای مختلف آن، از جمله دیوارها، پنجرهها، محراب و مناره با گچ و آجر همت گمارد.
امروزه از این مسجد تنها دیوار بیرونی و مناره حلزونی شکل معروف آن با نام ملویه، بر جای ماندهاست.
ابعاد ديوارهاي مسجد ۱۶۰×۲۴۰ متر است آنچه بر اهميت معماري اين مسجد مي افزايد گلدسته آن است که به «ملويه» شهرت دارد و در شمال برج و باروي مسجد و در فاصله ۲۵ متري آن ساخته شده است. ساختمان اين گلدسته مخروطي شکل است که بر قاعده اي مربع به طول ۳۲ متر قرار دارد.
اين مأذنه بر خلاف سنت تمام گلدسته ها، که راه رسيدن به بام آن از پله هايي است که درون مأذنه تعبيه شده، از بيرون آن مي باشد؛ از اين رو پله ها گِرداگرد سطح بيروني گلدسته را دور زده و به بام آن که در ارتفاع ۵۳ متري از زمين است مي رسد.
بنا به روايت مورخان، متوکل مبلغ ۵ ميليون درهم براي ساختمان اين مسجد هزينه کرده است.
مسجد جامع سامرا؛ برخوردار از مناره ای ۵۳ متری و حلزونی شکل. مسجد جامع سامرای عراق، در دوران عباسی ها ساخته شد که مناره حلزونی شکلی که دارد از مهمترین شاخصه های آن به شمار می رود، این مناره با ارتفاع ۵۳ متر یکی از بلندترین مناره های جهان اسلام محسوب می شود.
ساختار درونی مسجد سامرا
این مسجد در زمینی به مساحت ۴۴۰ در ۳۷۶ متر بنا نهاده شد و تا سالهای اخیر بزرگترین مسجد جهان اسلام به شمار می آمد. در درون زمین مسجد، یک مستطیل دیگر با ابعاد ۲۴۰ در ۱۵۶ متر با دیوارهایی به ارتفاع ۱۰ متر و ضخامت بیش از دو متر و نیم وجود دارد. صحن میانی مسجد را رواقهایی در بر گرفته که بزرگترین آنها رواق قبله در سمت جنوب است. این رواق شامل ۲۴ ردیف ستونهای ۸ ضلعی است که در امتداد جهت قبله قرار گرفته اند.
رواقهای شرقی و غربی هر یک ۴ ردیف و رواق شمالی ۳ ردیف ستون داشته اند.
محل ساخت این مسجد
در بخشي از شهر سامرا مسجدي به نام «جامع ابي دُلَف» وجود دارد.جامع ابي دلف، نمونه کوچکترِ مسجدجامع متوکل (مسجد جامع سامرا) است به ابعاد ۱۳۸×۲۱۵ متر با بارويي به ضخامت ۱/۶۰ متر. اين مسجد داراي ۱۸ دروازه است.
مسجد سامرا ۱۷ هکتار مساحت دارد و وسعت ساختمان خود مسجد نیز ۳۸۰۰۰ مترمربع است. این مسجد تا ۴ قرن بعد از ساختش به عنوان بزرگترین مسجد زمان خود محسوب میشد اما در سال ۱۲۷۸ به دست مغولها تخریب شد. این مسجد نمای مستطیلی شکل دارد و آجرهای پخته شده، جنس اصلی مصالح آن را تشکیل میدهد. ۱۶ ورودی و ۱۷ راهرو برای وارد شدن به این مسجد تعبیه شده بود. وجود بقایای موزاییکهای آبی تیره بر دیوارهای مسجد نشان از تزئینات و استفاده از کاشیکاری برای زینت بخشیدن به مسجد دارد. شاید برایتان جالب باشد که بدانید تمام بخشهای مسجد رو به قبله و خانه کعبه ساخته شده است.
سرداب مقدس(سرداب غیبت)
سرداب مقدس
سرداب مقدس یا سرداب غیبت زیرزمین خانه امام حسن عسکری(ع)، در شمال غربی حرم عسکریین در سامرا. قداست این مکان نزد شیعیان به این دلیل است که محل زندگی امام هادی(ع)، امام عسکری(ع) و امام زمان(عج) بوده است.
برخی از نویسندگان اهلسنت به شیعیان نسبت میدهند که آنان معتقدند سرداب غیبت محل زندگی امام مهدی(ع) در دوران غیبت و نیز مکان ظهورش خواهد بود، با این حال در منابع شیعه چنین چیزی وجود ندارد، بلکه به باور شیعیان، امام زمان(عج) در مکه ظهور خواهد کرد.
بنای نخستین سرداب به دوره خلافت عباسیان برمیگردد و پس از آن در دورههای مختلف به همراه حرم عسکریین بازسازی و تعمیر شده است.
جایگاه و اهمیت سرداب مقدس
سرداب، زیرزمین خانه امام عسکری(ع) در سامرا بوده است.قداست این مکان به دلیل انتسابش به امامان معصوم است؛ چرا که محل زندگی امام هادی(ع)، امام عسکری(ع) و امام زمان(عج) بوده است. سرداب با مرقد امامین عسکریین حدود ۱۵ متر فاصله دارد و در شمال غربی مرقد عسکریین واقع شده است.
به گفته شیخ عباس قمی، مورخ شیعه (درگذشته ۱۳۵۹ق)، نامگذاری این مکان به سرداب غیبت مربوط به دوران متأخر است و دلیل آن در کتابهایی که درباره امام زمان(عج) نوشته شده مشخص نشده است.
آيا امام زمان از سرداب ظهور میکند؟
برخی از نویسندگان اهلسنت از جمله یاقوت حموی در معجم البلدان و ابن حجر هیتمی در کتاب الصواعق المحرقة، ادعا کردهاند که شیعیان معتقدند امام زمان(عج) در سرداب پنهان شده و از آنجا ظهور خواهد کرد. اینان همچنین درباره گروهی از شیعیان سخن گفتهاند که با اسبهایی در کنار سرداب ایستاده و خواستار بیرون آمدن امام زمان(ع) هستند.
به گفته ذبیحالله محلاتی، نویسنده شیعه قرن پانزدهم هجری در مآثر الکبراء فی تاریخ سامراء، ادعای مذکور نادرست است؛ چرا که علمای شیعه اتفاقنظر دارند که حضرت مهدی(عج) در مکه ظهور خواهد کرد. همچنین به گفته لطفالله صافی گلپایگانی از مراجع تقلید شیعه، این مطالب با انگیزه دشمنی با شیعه، انحراف از اهلبیت و تمایل به بنیامیه و دشمنان خاندان رسالت ساخته شده است،به گفته صافی گلپایگانی، کسی از شیعیان نگفته است که امام در سرداب سامرا مخفی است، بلکه کتب و روایات شیعه چنین سخنی را تکذیب میکنند.
سید صدرالدین صدر از مراجع تقلید شیعه (درگذشته ۱۳۷۳ق) بیان چنین سخنانی از سوی ابن حجر هیتمی را ناشی از آشنا نبودنش با عراق و شیعیان آن دانسته است؛ چرا که به گفته وی ابن حجر از حجاز خارج نشده و سامرا را حتی ندیده است. در همین زمینه محدث نوری سید محسن امین، سید مرتضی عسکری، سید هادی خسروشاهی و ابراهیم امینی نیز پنهان شدن امام زمان در سرداب مقدس و ظهور وی از همان مکان را رد کردهاند.
چاه غیبت
در سرداب، چاهی معروف به «چاه غیبت» است که به گفته شیخ عباس قمی، عدهای از زائران در داخل سرداب، از حوضی که محل وضوی امامین عسکریین بوده به عنوان تبرک خاک برمیداشته و کمکم این مکان به چاه غیبت معروف شده است.
شیخ عباس قمی همچنین از محدث نوری نقل کرده که عدهای از خادمان سرداب برای کسب منافع مادی و دنیوی، این مکان را چاه صاحب الزمان معرفی کردهاند و از آن محل، خاکی برای تبرک در مقابل دریافت پول به زائران میدادهاند و شیخ العراقین برای جلوگیری از این اقدام، چاه مذکور را پر کرده و در آن را بسته، اما بعدها خادمان دوباره آن را باز کردهاند.
بنا و تاریخچه سرداب مقدس
سرداب از یک غرفه شش ضلعی و دو غرفه مستطیلشکل کوچک و بزرگ تشکیل شده است که با یک راهروی طولانی به هم متصل میشوند. غرفه مستطیل بزرگ به مصلای مردان و غرفه مستطیل کوچک به مصلای زنان معروف بوده است. راه ورود و خروج سرداب به صورت پلکانی است که به غرفه شش ضلعی منتهی میشود. همچنین بر روی سرداب مسجدی ساخته شده که به مسجد صاحب(عج) مشهور است که دارای گنبد کاشیکاری شده است.
به گفته محدث نوری (درگذشته ۱۳۲۰ق)، الناصر لدین الله، از خلفای عباسی، سرداب را در سال ۶۰۶ق بنا کرد و در کتیبۀ آن نام چهارده معصوم نوشته شد. با این حال گفته شده که پیش از آن ناصرالدولهٔ آل حمدان نخستین بنای خانه امام هادی(ع) را در سال ۳۳۳ق گذاشته بود و در سال ۳۳۷ق معدالدوله آل بویه آن را تکمیل کرد.
سرداب به همراه حرم عسکریین در دورههای مختلف تعمیر و بازسازی شده است؛ از جمله در سال ۱۲۰۲ق که احمدخان دنبلی در حرم عسکریین تعمیراتی انجام داد، صحنی برای سرداب ساخت و راه جدیدی برای آن ایجاد کرد. در سرداب آثاری از منبتکاری و کاشیکاری و سایر هنرهای معماری به کار رفته است.
در تخریب حرم عسکریین در بمبگذاریهای تروریستهای تکفیری در ۳ اسفند ۱۳۸۴ش و ۲۳ خرداد ۱۳۸۶ش به سرداب نیز آسیبهایی وارد شد.
مرقد عون بن عبدالله
مرقد عون بن عبدالله
مرقد عون بن عبدالله، بارگاهی است در حومه شهر کربلا که در سمت شمال غربی این شهر قرار دارد. این مرقد در فاصله ۱۱ کیلومتری شهر کربلا و در کنار جاده کربلا به بغداد واقع شده است.
درباره هویت شخص مدفون در این زیارتگاه اختلاف است؛ برخی بارگاه موجود را برای عون بن عبدالله بن جعفر بن ابیطالب میدانند که به گفته صاحب کتاب «مراقد المعارف» این نسبت درست نیست. شیخ مفید نیز مدفن عون بن عبدالله بن جعفر بن ابیطالب را پایین قبر مطهر امام حسین (علیهالسّلام) دانسته است.
عده دیگری نیز این بارگاه را برای عون بن امام علی (علیهالسّلام) دانستهاند که شاهدی بر این ادعا وجود ندارد.
به اعتقاد تاریخپژوهان معاصر، شخص مدفون در این مزار، عَون بن عبدالله بن جعفر بن مَرعی مشهور به «عون ابونجم»، از نوادگان امام حسن (علیهالسّلام) است.
۱ – معرفی مرقد
این زیارتگاه در حومه شهر کربلا و در سمت شمال غربی این شهر قرار دارد و فاصله آن تا مرکز شهر، حدود ۱۱ کیلومتر است.
امروزه بالای قبر وی، گنبدی فیروزهفام قرار دارد و دارای حرمی است که زائران و اعراب و اهالی روستاهای مجاور، در طول سال و بهویژه در مناسبتها و اعیاد اسلامی، برای زیارت به آنجا میروند و برای او نذر میکنند. مردم معتقدند که خداوند نیازهای آنان را به واسطه او برآورده خواهد کرد.
۲ – تردید در هویت عون
درباره شخص مدفون در بقعه، سه دیدگاه بین مزارشناسان و مورخان معاصر مطرح است که در ادامه، به نقد و بررسی آن خواهیم پرداخت:
عون بن عبدالله بن جعفر طیار
سیدمهدی قزوینی، به نقل از سیدعبدالرزاق کمونه، مینویسد که قبر عون بن عبدالله بن جعفر طیار، خارج از شهر کربلا و در مسیر شهر مسیب، واقع شده است.
سیدعبدالرزاق حسنی، معتقد است که دلیل دفن عون در این مکانِ دورافتاده این بود که داییاش، امام حسین (علیهالسّلام)، او را برای کمکخواهی، نزد نجیه فزاری و گروهی از بنیاسد فرستاد. اما اسحاق بن خویلد، از فرماندهان لشکر یزید که نگهبانی از رودخانه به او سپرده شده بود تا نگذارد کسی از یاران امام حسین (علیهالسّلام) از آنجا آب ببرد، راه را بر وی بست و او را کشت و عون در همانجا، دفن شد.
محمد حرزالدین، اصل واقعه را که نزد او صحت نداشته است، چنین نقل میکند:
حبیب بن مظاهر اسدی، زمانی که دید اهل کوفه برای کشتن امام حسین (علیهالسّلام) جمع شدند، به آن حضرت گفت: «در اینجا از بنیاسد، گروهیاند که من آنها را به نیکی میشناسم. پس به من اجازه بده که بهسوی آنها بروم و آنها را برای کمک به شما، فراخوانم. پس عدهای از اهلبیت شما با من باشند». پس حبیب به همراه عون بن عبدالله بن جعفر بن ابیطالب به نزد آنها رفت و هنگامی که به نزد آنها رسید، بین آنها جاسوسی برای عمر بن سعد وجود داشت. یاران ابن سعد با آنها روبهرو شدند و عون در اینجا کشته شد. گفته شده است که اسب، او را برد و در اینجا، به زمینانداخت و از دنیا رفت».
سپس علامه حرزالدین، چنین ادامه میدهد:
این مطلب درست نیست و با آنچه شیخ مفید در ارشاد، در فصل تعداد اشخاصی که با حسین (علیهالسّلام) در کربلا کشته شدند، تعارض دارد. شیخ مفید میگوید: «محمد و عون، دو فرزند عبدالله بن جعفر طیار، در زیر پای امام حسین (علیهالسّلام) در مشهدش دفن شدهاند».
دکتر جودت القزوینی، مصحح کتاب المزار، نظر عبدالرزاق حسنی را با عنوان تحقیقی درباره آرامگاه عون در نزدیکی شهر کربلا، بدین شرح نقل میکند:
برخی گمان میکنند مرقدی که نزدیک شهر کربلا و در فاصله هفت مایلی شرق آن قرار دارد، برای عون بن عبدالله بن جعفر است که مادرش حضرت زینب (سلاماللهعلیها)، دختر امام علی (علیهالسّلام) بود. ولی عون مورد نظر، با سایر شهدای کربلا، در یک قبر گروهی، پایین پای امام حسین (علیهالسّلام)، به خاک سپرده شده است.
صاحب کتاب المراقد والمقامات فی کربلا نیز معتقد است که اعتقاد مردم بر قبر عون بن عبدالله بن جعفر طیار، صحیح نیست.
شیخ مفید و دیگران معتقدند که عون ابن عبدالله، در کربلا به شهادت رسیده است و عبدالله بن قطبه نبهانی یا شخصی از بنیدارم در مصاف، او را به قتل رسانده و جابر بن عبدالله انصاری بر جنازه او، نماز گزارده است.
ابوالفرج اصفهانی در مقاتل گوید: سلیمان بن قبه، در گفته خویش، او را قصد کرده و سروده است:
“اگر میخواهی گریه کنی بر عون ندبه کن که مصیبت، آنها را خوار نمیسازد”
“به جانم سوگند! اجر ذوی القربی را ادا کردی، پس بر آن مصیبت، گریه کن”.
عون بن علی بن ابیطالب
عدهای دیگر معتقدند شخص مدفون در این بقعه، عون بن علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) است. علامه حرزالدین مینویسد:
اما آنچه بر سر زبان اعراب و عموم مردم، مشهور شده که اینجا، قبر عون ابن علی امیرمؤمنان (علیهالسّلام) است، مورد تایید ارباب سیره و تاریخ نیست و ما نیز به چیزی از این قبیل، دست نیافتهایم.
همین مطلب را «ثامر عبدالحسن العامری» در کتابش ذکر نموده و مدفون بودن عون بن علی (علیهالسّلام) را در این مکان، بعید دانسته است؛زیرا به اجماع مورخان، جناب عون بن علی (علیهالسّلام)، به همراه برادرانش یحیی، محمداصغر، عباس، عبدالله، جعفر و عثمان، در رکاب امام حسین (علیهالسّلام) به شهادت رسیدهاند.
عون بن عبدالله حسنی
بیشتر پژوهشگران معاصر معتقدند که آرامگاه کنونی خارج از کربلا، برای عون بن عبدالله بن جعفر بن مرعی بن علی بن حسن البنفسج ابن ادریس بن داوود بن احمد المسود بن عبدالله بن موسی الجون بن عبدالله المحض ابن حسن المثنی بن امام حسن مجتبی (علیهالسّلام) است.
نخستین کسی که این ادعا را مطرح کرده، «سیدجعفر اعرجی» است که مینویسد: «او یکی از سادات جلیلالقدر کربلا بود و مزرعهای در چند فرسخی کربلا داشت». (کان فی الحائر الشریف، ومات فی ضیعة له ثلاث فراسخ عن الحائر الشریف تقریباً، والناس یظنّون انه قبر عون بن علی بن ابیطالب (علیهالسّلام)، وبعض اهل العلم یزعم انه قبر عون بن عبدالله بن جعفر الطیار وکلاهما وهم، لانهما دفنا فی حضیرة العلویین فی الحائر الشریف.) دیگران افزودهاند: «اجلش رسید و در همان مزرعه، به خاک سپرده شد».
متاسفانه از تاریخ وفات و همسر و تعداد فرزندان ایشان، اطلاع دقیقی در دست نیست جز اینکه مقیم حائر حسینی بوده و مِلکی در سه فرسخی کربلا داشته است و در همانجا نیز از دنیا رفته و مدفون شده است. بر قبر او بارگاهی ساخته شده و مردم برای زیارت به آنجا میروند. با توجه به تعداد واسطهها در نسب شریف وی، میتوان احتمال داد که او در اواخر قرن پنجم هجری یا اوایل قرن ششم هجری، وفات یافته باشد.
از قدیم مردم عراق هر سال در روز ۱۳ صفر به صورت پیادهروی، مسافتی ۱۱ کیلومتری را برای زیارت عون طی میکنند و در طول مسیر، زنان سرودها و اشعاری را میخوانند.
۳ – توصیف مرقد عون
زیارتگاه عون در زمین مستطیل شکلی، به طول تقریبی ۵۵ متر و عرض ۵۰ متر قرار دارد. جلوی آن، رواقی به طول ۵۵ متر و عرض ۲/۵ متر ساخته شده که نمای بیرونی آن، با آجر و کاشی تزیین شده است. قسمت جلویی رواق، دهنههایی دارد که بالای آن، طاقهایی قرار داده شده و تمامی آن، بهوسیله سرامیک مشبک فیروزهای، پوشانده شده است. وسط این رواق، ورودی مرقد واقع شده که مستقیم به حرم مطهر، متصل است.
پحرم میان ساختمان قرار دارد و به شکل مربعی است به طول ضلع ۱۰/۵ متر. وسط حرم، ضریح مشبک مربع شکلی، به طول ضلع ۵/۵ متر وجود دارد. روی قبر عون بن عبدالله، یک صندوق چوبی به ابعاد ۲/۵• ۲ متر قرار دارد که رنگ آن قهوهای است و مشبکی نیز به رنگ طلایی دارد.
روی اتاق مرقد، گنبدی به قطر ۵/۵ متر و ارتفاع هفت متر قرار دارد که از بیرون با کاشیهای فیروزهای، تزیین شده و آیات قرآن در آن، نقش بسته است. وسط دیوارهای اتاق مرقد، چهار خروجی وجود دارد که عرض هرکدام، دو متر و ارتفاع آنها ۲/۵ متر است که با سنگ مرمر، پوشش یافته است. خروجیهای سمت راست، به مسجد آقایان و خروجیهای سمت چپ، به مسجد بانوان متصل است. اطراف ساختمان حرم، صحن روبازی وجود دارد که دو طرف آن، اتاقهایی کنار دیوار بیرونی مرقد قرار دارد. اتاق مرقد، دو در فرعی دیگر نیز دارد که یکی وسط دیوار سمت راست و دیگری آخر دیوار سمت چپ، قرار شده است.
قلعه اخیضر
قلعه اخیضر
قلعه یا قصر اخیضر (اخَیضَر)، کاخی عظیم و باشکوه و از آثار تاریخی مهم استان کربلا، به شمار میآید که در چهل کیلومتری جنوب غربی شهر کربلا واقع شده است. درباره قدمت آن بین باستانشناسان اختلاف است. این بنا در گذر زمان ویران کشته و میان تلی از خاک و ویرانهها، فرو رفته بود که توسط اداره آثار عراق، از دل خاک بیرون آورده و بازسازی شده است.
موقعیت جغرافیایی
قلعه یا قصر اخَیضَر، از آثار تاریخی مهم استان کربلا، به شمار میآید که در دلِ صحرا، در چهل کیلومتری جنوب غربی کربلا و هفده کیلومتری شهر عینالتمر، واقع است.
قدمت
قلعه اخیضر، در واقع کاخ عظیم و باشکوهی است که باستانشناسان درباره زمان ساخت آن، اختلافنظر دارند. برخی قدمت آن را از اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم هجری، یعنی از دوره اموی، تخمین زدهاند.
باستانشناسان دیگری نیز قدمت آن را از نیمه دوم قرن دوم، یعنی اوایل دوره عباسی، دانستهاند.
به عقیده کرزول، باستانشناس بزرگ، این بنا به دست عیسی بن موسی، پسرعموی منصور عباسی، ساخته شده است. الویس موسیل نیز معتقد است که این کاخ، به دست قرامطه در سال ۲۷۷ ه. ق، ساخته شده است که البته نمیتواند این نظریه، درست باشد، زیرا شواهد نشان میدهد که قدمت بنا، بیشتر از تاریخ بیان شده است.
ویرانی و بازسازی
قلعه اخیضر، به مرور زمان، میان تلی از خاک و ویرانهها، فرو رفت. در فاصله سالهای ۱۹۳۴ تا ۱۹۳۸ م، اداره آثار عراق، کار شناسایی و از دل خاک بیرون آوردن قلعه و بخشهای مختلف آن را انجام داد و در سالهای ۱۹۶۰، ۱۹۷۴ و ۱۹۸۱ م نیز بخشهای مختلف آن بازسازی گردید.
توصیف بنا
ساختمان کاخ اخیضر، بهطور عمده، با گچ و سنگ کلسیت، و گنبدها و سقف اتاقهای آن از آجر ساخته شده است. حصار عظیمی به شکل مربع و به طول هر ضلع ۱۷۰ متر، گرداگرد بنا را فراگرفته است. ارتفاع حصار، ۲۱ متر و عرض آن، چهار متر است که در چهار گوشه آن، برجهای دفاعی دایرهای، به قطر ۱۰/ ۵ متر وجود دارد. در هر یک از اضلاع چهارگانه بنا نیز ده برج نیمدایره به قطر ۱۰/ ۳ متر، ساخته شده است. میان هرضلع، دروازهای وجود دارد که راهرویی آن را به محوطه داخلی کاخ متصل میسازد. دروازه شمالی که دروازه اصلی کاخ است، ۹۰/ ۱۵ متر ارتفاع و ۱۲/ ۵ متر عرض دارد.
داخل حصار، کاخ دو طبقهای وجود دارد که سالنها، انبارها و بخشهای دیگری را دربردارد. ساختمان کاخ، مستطیلی است به طول ۱۱۲ متر (شمالی- جنوبی) و عرض ۸۲ متر (شرقی- غربی). ضلع شمالی کاخ در موازات ضلع شمالی حصار قرار دارد و میان آنها، راهرویی فاصله انداخته است. اضلاع و زوایای چهارگانه دیوارهای بیرونی کاخ نیز، بهجز ضلع شمالی آن، دارای برجهایی است.
وسط کاخ، ساختمان مستقلی وجود دارد که با راهروهایی، از سایر بخشهای بنا جدا میشود. وسط این ساختمان، حیاط مستطیل شکلی، به طول ۷۰/ ۳۲ و عرض ۲۷ متر، قرار دارد که سه ضلع شمالی، شرقی و غربی حیاط با طاقها و محرابهای تزیینی، آراسته شده است. در ضلع جنوبی آن نیز ایوانی به ابعاد ۶• ۷۴/ ۱۰ متر قرار دارد که دو طرف ایوان و هریک از اضلاع آن، ورودیهایی وجود دارد. این ورودیها، به اتاقها و سالنهایی باز میشود که به نظر میرسد بخش پذیرایی و تشریفات کاخ بوده است.
داخل ضلع شمالی بنا، اتاقهای تاریکی وجود دارد که شاید انبارهای کاخ بوده است. در امتداد این اتاقها، مسجد کاخ قرار دارد که به شکل مستطیلی به طول و عرض ۲۰/ ۲۴ در ۶۵/ ۱۵ متر است. این مسجد، دارای صحن کوچکی به ابعاد ۳۰/ ۱۰ در ۲۰/ ۱۶ متر است که در ضلع شمالی آن، دو ورودی و در سمت غربی و شرقی آن، دو رواق به طول و عرض ۱۰ در ۳ متر، قرار دارد و رواق دیگری نیز به عنوان شبستان مسجد، در ضلع جنوبی صحن، به چشم میخورد که دارای محراب است.
در دو ضلع غربی و شرقی کاخ نیز دو مجموعه ساختمانی وجود دارد که هر یک، شامل حیاطی در وسط و سه اتاق جنوبی و سه اتاق شمالی است، هر یک از این دو ساختمان، دارای دری است که به راهروی گرداگرد ساختمان مرکزی باز میشود، همچنین در جنوب کاخ، ساختمان دیگری وجود دارد که دارای دو حیاط و تعدادی اتاق و سالن است.
مرقد حربنیزید ریاحی
مرقد حربنیزید ریاحی
مرقد حربنیزید ریاحی محل دفن حر بن یزید از یاران امام حسین(ع) در روز عاشورا است که در مواجهه با سپاهیان عبیدالله بن زیاد به شهادت رسید. این مکان در ۹ کیلومتری کربلا در نزدیک منطقهای به نام کمالیه قرار دارد.
پیشینه
پس از واقعه عاشورا، قومی از بنی اسد، امام حسین(ع) را دفن کردند. سپس علی اکبر را در پایین پای پدر و حضرت ابوالفضل را در محل شهادتش در کنار رودخانه فرات به خاک سپردند. سپس قبری بزرگ کندند و سایر شهدا را در آن به خاک سپردند. به گفته سید محسن امین، موقع دفن شهدای کربلا توسط افراد قبیله بنی اسد، گروهی از قبیله حرّ، مانع دفن جسد حر همراه با دیگر شهدای کربلا شدند و جسد وی را در جایی که در قدیم به آن «نواویس» میگفتهاند، به خاک سپردند.مرقد حرّ در فاصله ۹ کیلومتری شهر کربلا و نزدیک منطقهای قرار دارد که به کمالیه معروف است.
تاریخچه مرقد
مرقد حربنیزید در ۳۷۰ق به دستور عضدالدوله دیلمی ساخته شد.
در ۹۱۴ق شاه اسماعیل صفوی، که به زیارت مرقد حرّ رفته بود، به تجدید بنای آن پرداخت.
در دوره قاجار، مادر آقاخان محلاتی اقدام به تعمیر بقعه نمود و نیز صحنی قلعه مانند برای آن بنا نهاد تا در مقابل خطر راهزنان، مأمنی برای زائران باشد.
در ۱۳۲۵ق حسین خان شجاع السلطنه مرقد حرّ را بازسازی کرد و در ۱۳۳۰ سیدعبدالحسین کلیددار، ایوان آرامگاه او را مرمت کرد.
در سال ۱۳۳۰ق (۱۹۱۲ م) «آغا حسین خان شجاع السلطان همدانی» دست به کار تعمیر گنبد این بنا شد. وی همچنین نمای خارجی گنبد را کاشی کاری کرد.
معماری مرقد
مساحت مرقد حرّ حدود ۵۸۰ متر مربع است. ضریحی که صندوقی مشبک از جنس نقره است در وسط این عمارت واقع است. گنبدی که بر فراز ضریح قرار دارد، با ۷ متر قطر، دارای ارتفاعی ۱۰ متری از سطح زمین حرم است. نمای خارجی این گنبد کاشی کاری شده است. در اطراف مرقد، صحن وسیعی وجود دارد که از چهار طرف اتاقهایی با ایوانهای کوچک بر آن مشرف هستند. بر فراز هریک از این ایوانها نیز طاقهایی نوک تیز قرار دارد. این اتاقها و ایوانها به منظور استراحت زائران به کار میروند.
نبش قبر حرّ توسط شاه اسماعیل
برخی از کتابها داستانی از زیارت قبر حر توسط شاه اسماعیل نقل کردهاند: شاه اسماعیل شنید که برخی از شیعیان در مورد حرّ بدگماناند. به سوی قبر حرّ رفت و دستور داد تا قبر وی را باز کنند. جنازه تازه حر را در قبر دید گویی که هماکنون کشته شده است. بر سر او دستمالی بسته شده بود که امامحسین(ع) با دست خود بر روی پیشانی حرّ بسته بود. شاه اسماعیل خواست تا آن را برای تبرک بردارد. دستور داد آن دستمال را باز کردند؛ خون از زخم پیشانی حرّ سرازیر شد. زخم را با دستمال دیگری بستند، ولی نتوانستند جلوی خونریزی را بگیرند. آنان متوجه شدند که خونریزی را فقط با دستمال قبلی میتوان متوقف کرد. پس شاه اسماعیل برای تبرک، تکهای از آن را برداشت و باقی آن را بر روی زخم پیشانی حرّ بستند و خونریزی متوقف شد. با این حادثه اعتقاد شاه اسماعیل و آنها که این ماجرا را دیدند، درباره حر فزونی گرفت.البته برخی از محققان در صحت این داستان تردید کردهاند.
تردید در محل دفن حربنیزید
شیخ مفید و میرزا حسین نوری معتقدند که حرّ با سایر اصحاب دفن شده است و میرزا حسین نوری میگوید که روایتی در مورد دفن حرّ در مرقد فعلی وجود ندارد.از دیدگاه شیخ عباس قمی کتب مزاریه و کتابهای دیگر به محل دفن حرّ متعرض نشدهاند. او و میرزا حسین نوری با ذکر عبارت دروس که در آن به زیارت حضرت عباس و حرّ سفارش شده است، آوردهاند که قبر حرّ در عصر شهید اول، در مکان فعلی معروف بوده و همین مقدار برای اعتبار این مرقد کافی است.همچنین از دیدگاه سید محسن امین شهرت این مزار و تقید مردم به زیارت آن، غیرمستند نیست.