قلعه اخیضر
قلعه اخیضر
قلعه یا قصر اخیضر (اخَیضَر)، کاخی عظیم و باشکوه و از آثار تاریخی مهم استان کربلا، به شمار میآید که در چهل کیلومتری جنوب غربی شهر کربلا واقع شده است. درباره قدمت آن بین باستانشناسان اختلاف است. این بنا در گذر زمان ویران کشته و میان تلی از خاک و ویرانهها، فرو رفته بود که توسط اداره آثار عراق، از دل خاک بیرون آورده و بازسازی شده است.
موقعیت جغرافیایی
قلعه یا قصر اخَیضَر، از آثار تاریخی مهم استان کربلا، به شمار میآید که در دلِ صحرا، در چهل کیلومتری جنوب غربی کربلا و هفده کیلومتری شهر عینالتمر، واقع است.
قدمت
قلعه اخیضر، در واقع کاخ عظیم و باشکوهی است که باستانشناسان درباره زمان ساخت آن، اختلافنظر دارند. برخی قدمت آن را از اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم هجری، یعنی از دوره اموی، تخمین زدهاند.
باستانشناسان دیگری نیز قدمت آن را از نیمه دوم قرن دوم، یعنی اوایل دوره عباسی، دانستهاند.
به عقیده کرزول، باستانشناس بزرگ، این بنا به دست عیسی بن موسی، پسرعموی منصور عباسی، ساخته شده است. الویس موسیل نیز معتقد است که این کاخ، به دست قرامطه در سال ۲۷۷ ه. ق، ساخته شده است که البته نمیتواند این نظریه، درست باشد، زیرا شواهد نشان میدهد که قدمت بنا، بیشتر از تاریخ بیان شده است.
ویرانی و بازسازی
قلعه اخیضر، به مرور زمان، میان تلی از خاک و ویرانهها، فرو رفت. در فاصله سالهای ۱۹۳۴ تا ۱۹۳۸ م، اداره آثار عراق، کار شناسایی و از دل خاک بیرون آوردن قلعه و بخشهای مختلف آن را انجام داد و در سالهای ۱۹۶۰، ۱۹۷۴ و ۱۹۸۱ م نیز بخشهای مختلف آن بازسازی گردید.
توصیف بنا
ساختمان کاخ اخیضر، بهطور عمده، با گچ و سنگ کلسیت، و گنبدها و سقف اتاقهای آن از آجر ساخته شده است. حصار عظیمی به شکل مربع و به طول هر ضلع ۱۷۰ متر، گرداگرد بنا را فراگرفته است. ارتفاع حصار، ۲۱ متر و عرض آن، چهار متر است که در چهار گوشه آن، برجهای دفاعی دایرهای، به قطر ۱۰/ ۵ متر وجود دارد. در هر یک از اضلاع چهارگانه بنا نیز ده برج نیمدایره به قطر ۱۰/ ۳ متر، ساخته شده است. میان هرضلع، دروازهای وجود دارد که راهرویی آن را به محوطه داخلی کاخ متصل میسازد. دروازه شمالی که دروازه اصلی کاخ است، ۹۰/ ۱۵ متر ارتفاع و ۱۲/ ۵ متر عرض دارد.
داخل حصار، کاخ دو طبقهای وجود دارد که سالنها، انبارها و بخشهای دیگری را دربردارد. ساختمان کاخ، مستطیلی است به طول ۱۱۲ متر (شمالی- جنوبی) و عرض ۸۲ متر (شرقی- غربی). ضلع شمالی کاخ در موازات ضلع شمالی حصار قرار دارد و میان آنها، راهرویی فاصله انداخته است. اضلاع و زوایای چهارگانه دیوارهای بیرونی کاخ نیز، بهجز ضلع شمالی آن، دارای برجهایی است.
وسط کاخ، ساختمان مستقلی وجود دارد که با راهروهایی، از سایر بخشهای بنا جدا میشود. وسط این ساختمان، حیاط مستطیل شکلی، به طول ۷۰/ ۳۲ و عرض ۲۷ متر، قرار دارد که سه ضلع شمالی، شرقی و غربی حیاط با طاقها و محرابهای تزیینی، آراسته شده است. در ضلع جنوبی آن نیز ایوانی به ابعاد ۶• ۷۴/ ۱۰ متر قرار دارد که دو طرف ایوان و هریک از اضلاع آن، ورودیهایی وجود دارد. این ورودیها، به اتاقها و سالنهایی باز میشود که به نظر میرسد بخش پذیرایی و تشریفات کاخ بوده است.
داخل ضلع شمالی بنا، اتاقهای تاریکی وجود دارد که شاید انبارهای کاخ بوده است. در امتداد این اتاقها، مسجد کاخ قرار دارد که به شکل مستطیلی به طول و عرض ۲۰/ ۲۴ در ۶۵/ ۱۵ متر است. این مسجد، دارای صحن کوچکی به ابعاد ۳۰/ ۱۰ در ۲۰/ ۱۶ متر است که در ضلع شمالی آن، دو ورودی و در سمت غربی و شرقی آن، دو رواق به طول و عرض ۱۰ در ۳ متر، قرار دارد و رواق دیگری نیز به عنوان شبستان مسجد، در ضلع جنوبی صحن، به چشم میخورد که دارای محراب است.
در دو ضلع غربی و شرقی کاخ نیز دو مجموعه ساختمانی وجود دارد که هر یک، شامل حیاطی در وسط و سه اتاق جنوبی و سه اتاق شمالی است، هر یک از این دو ساختمان، دارای دری است که به راهروی گرداگرد ساختمان مرکزی باز میشود، همچنین در جنوب کاخ، ساختمان دیگری وجود دارد که دارای دو حیاط و تعدادی اتاق و سالن است.
مرقد حربنیزید ریاحی
مرقد حربنیزید ریاحی
مرقد حربنیزید ریاحی محل دفن حر بن یزید از یاران امام حسین(ع) در روز عاشورا است که در مواجهه با سپاهیان عبیدالله بن زیاد به شهادت رسید. این مکان در ۹ کیلومتری کربلا در نزدیک منطقهای به نام کمالیه قرار دارد.
پیشینه
پس از واقعه عاشورا، قومی از بنی اسد، امام حسین(ع) را دفن کردند. سپس علی اکبر را در پایین پای پدر و حضرت ابوالفضل را در محل شهادتش در کنار رودخانه فرات به خاک سپردند. سپس قبری بزرگ کندند و سایر شهدا را در آن به خاک سپردند. به گفته سید محسن امین، موقع دفن شهدای کربلا توسط افراد قبیله بنی اسد، گروهی از قبیله حرّ، مانع دفن جسد حر همراه با دیگر شهدای کربلا شدند و جسد وی را در جایی که در قدیم به آن «نواویس» میگفتهاند، به خاک سپردند.مرقد حرّ در فاصله ۹ کیلومتری شهر کربلا و نزدیک منطقهای قرار دارد که به کمالیه معروف است.
تاریخچه مرقد
مرقد حربنیزید در ۳۷۰ق به دستور عضدالدوله دیلمی ساخته شد.
در ۹۱۴ق شاه اسماعیل صفوی، که به زیارت مرقد حرّ رفته بود، به تجدید بنای آن پرداخت.
در دوره قاجار، مادر آقاخان محلاتی اقدام به تعمیر بقعه نمود و نیز صحنی قلعه مانند برای آن بنا نهاد تا در مقابل خطر راهزنان، مأمنی برای زائران باشد.
در ۱۳۲۵ق حسین خان شجاع السلطنه مرقد حرّ را بازسازی کرد و در ۱۳۳۰ سیدعبدالحسین کلیددار، ایوان آرامگاه او را مرمت کرد.
در سال ۱۳۳۰ق (۱۹۱۲ م) «آغا حسین خان شجاع السلطان همدانی» دست به کار تعمیر گنبد این بنا شد. وی همچنین نمای خارجی گنبد را کاشی کاری کرد.
معماری مرقد
مساحت مرقد حرّ حدود ۵۸۰ متر مربع است. ضریحی که صندوقی مشبک از جنس نقره است در وسط این عمارت واقع است. گنبدی که بر فراز ضریح قرار دارد، با ۷ متر قطر، دارای ارتفاعی ۱۰ متری از سطح زمین حرم است. نمای خارجی این گنبد کاشی کاری شده است. در اطراف مرقد، صحن وسیعی وجود دارد که از چهار طرف اتاقهایی با ایوانهای کوچک بر آن مشرف هستند. بر فراز هریک از این ایوانها نیز طاقهایی نوک تیز قرار دارد. این اتاقها و ایوانها به منظور استراحت زائران به کار میروند.
نبش قبر حرّ توسط شاه اسماعیل
برخی از کتابها داستانی از زیارت قبر حر توسط شاه اسماعیل نقل کردهاند: شاه اسماعیل شنید که برخی از شیعیان در مورد حرّ بدگماناند. به سوی قبر حرّ رفت و دستور داد تا قبر وی را باز کنند. جنازه تازه حر را در قبر دید گویی که هماکنون کشته شده است. بر سر او دستمالی بسته شده بود که امامحسین(ع) با دست خود بر روی پیشانی حرّ بسته بود. شاه اسماعیل خواست تا آن را برای تبرک بردارد. دستور داد آن دستمال را باز کردند؛ خون از زخم پیشانی حرّ سرازیر شد. زخم را با دستمال دیگری بستند، ولی نتوانستند جلوی خونریزی را بگیرند. آنان متوجه شدند که خونریزی را فقط با دستمال قبلی میتوان متوقف کرد. پس شاه اسماعیل برای تبرک، تکهای از آن را برداشت و باقی آن را بر روی زخم پیشانی حرّ بستند و خونریزی متوقف شد. با این حادثه اعتقاد شاه اسماعیل و آنها که این ماجرا را دیدند، درباره حر فزونی گرفت.البته برخی از محققان در صحت این داستان تردید کردهاند.
تردید در محل دفن حربنیزید
شیخ مفید و میرزا حسین نوری معتقدند که حرّ با سایر اصحاب دفن شده است و میرزا حسین نوری میگوید که روایتی در مورد دفن حرّ در مرقد فعلی وجود ندارد.از دیدگاه شیخ عباس قمی کتب مزاریه و کتابهای دیگر به محل دفن حرّ متعرض نشدهاند. او و میرزا حسین نوری با ذکر عبارت دروس که در آن به زیارت حضرت عباس و حرّ سفارش شده است، آوردهاند که قبر حرّ در عصر شهید اول، در مکان فعلی معروف بوده و همین مقدار برای اعتبار این مرقد کافی است.همچنین از دیدگاه سید محسن امین شهرت این مزار و تقید مردم به زیارت آن، غیرمستند نیست.
مسجد براثا
براثا
براثا (یا بُراثا) محله و مسجدی مقدس نزد شیعیان در بغداد. اهمیت مسجد براثا نزد شیعیان بهسبب روایاتی درباره اقامت حضرت علی(ع) و ظهور کراماتی از وی در محل مسجد هنگام بازگشت از نهروان است. همچنین گفته شده که بعضی از پیامبران در این مکان نماز گزاردهاند. در دورهای، مرکزیت نشر احادیث اهلبیت در این مسجد بوده است.
امروزه مسجد براثا از مراکز شیعیان برای نماز جمعه در بغداد به شمار میآید.
موقعیت جغرافیایی
محله براثا در بخش غربی بغداد، در منطقه کَرْخ و در جنوب محله باب مُحوَّل واقع بوده است. براثا معرب واژه آرامی بَرَیثا به معنای «بیرونی» است.
این محل قدیمیتر از شهر بغداد است و در اصل روستایی با فاصله حدود ۳ کیلومتر از مرکز بغداد تاریخی بوده که با تأسیس و توسعه بغداد، به صورت محلهای از محلات آن درآمده است.
اهمیت
چاهی که به دستور حضرت علی(ع) حفر شد و بنابر نقلی در حفر آن کرامتی از حضرت ظاهر شد.
بنابر منابع شیعی حضرت علی(ع) در بازگشت از جنگ نهروان در این محل نماز خوانده است. برخی از این روایات از گفت و گوی مفصل حضرت با راهب مسیحی و حتی اقامت ۴ روزه ایشان سخن گفتهاند.بدین رو این منابع، در فضیلت مسجد سخن بسیار گفتهاند و از جمله فضایل این محل یا مسجد، وقوع رد الشمس برای حضرت علی(ع) را برشمردهاند.
در برخی روایات بُراثا جایگاه نماز حضرت مریم، حضرت عیسی و حتی حضرت ابراهیم(ع) معرفی شده است.
در مبحث اعتکاف، این مسجد از جمله ۶ مسجد خاص شیعیان بوده است.
مسجد بُراثا و امام علی(ع)
در برخی منابع شیعی، حضور امام علی(ع) در این محل با ماجراهایی، از جمله گفت و گوی آن حضرت با راهب صومعه، نقل شده است. در این نقل، بر جانشینی امام علی(ع)از پیامبر اکرم(ص) تصریح شده و برای آن حضرت کراماتی ذکر شده است.
تاریخچه مسجد
به گونه دقیق تاریخ بنای مسجد دانسته نیست. در منابع متقدم تنها ابن حوقل ساخت مسجد را به حضرت علی(ع) نسبت داده استبه ظاهر، در محل مسجد مشهور براثا دِیری برپا بوده که در ۳۷ق/۶۵۷م، هنوز در اختیار راهبی مسیحی قرار داشته است. داستان ابو شعیب براثی و همسر عابدش به عنوان اولین مسلمانان براثا بارها در منابع آمده است.
در اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری قمری این مسجد به پایگاه فعالیتهای شیعیان بغداد تبدیل شده بود و علاوه بر اعمال عبادی، محلی مناسب برای نشر احادیث شیعی بود. در ۳۱۳ق/۹۲۵م، به مقتدر عباسی خبر رسید که برپایی نماز تنها سرپوشی بر فعالیت آنان است و به همین دلیل به حکم مقتدر در یک روز جمعه که انبوه شیعیان در مسجد مشغول نماز بودند، مسجد با خاک یکسان شد و بسیاری از حاضران دستگیر شدند و زمین مسجد به گورستان پشت آن ملحق گشت.
اصطخری در ۳۴۰ق/۹۵۱م تنها از ۳ مسجد برای برگزاری نماز جمعه در بغداد یاد میکند و اشارهای به براثا ندارد اما به گزارش ابن اثیر در شعبان ۳۴۹/اکتبر ۹۶۰ که به علت وقوع درگیری میان اهل سنت نماز جمعه برای مدتی در دو بخش بغداد تعطیل شد، در براثا نماز جمعه با امنیت کامل بدون وقفه اقامه میشد.
سنگی در مسجد براثا که ادعا شده متعلق به قبل از اسلام است، از اوایل قرن پنجم قمری از رونق مسجد براثا کاسته شد،تا آنکه در ۴۵۰ق/۱۰۵۸م به تعطیلی کشیده شد.
سمعانی در گزارش خود بیان میکند که در زمان او به دستور خلیفه درهای مسجد بسته بود.
از بازسازی و بازگشایی مسجد تا قرن دهم قمری و دست یافتن صفویان بر بغداد خبری در دست نیست، جز اینکه در اواسط قرن هشتم قمری، شهید اول در دیدار خود از بغداد، در مسجد براثا توقفی داشته و آن را مسجدی پای برجا یافته است.
مرمت و بازسازی
در ۳۲۸ق/۹۴۰م پس از درخواست شیعیان، بحکم ماکانی وزیر الراضی حکم به بازسازی و توسعه مسجد داد. بسیاری از زمینهای اطراف مسجد از جمله گورستان نزدیک آن خریداری شد و با فتوای فقها قبرهای بسیاری نبش و بقایای اجساد در جایی دیگر دفن گردید چرا که این قبرها در مکان غصب شده مسجد قرار گرفته بودند.
در ساختمان مسجد گچ و آجر به کار رفت و سقف آن از چوب ساج منقوش ساخته شد و بر کتیبه مسجد نام خلیفه، الراضی، حک گردید. بازسازی مسجد در جمادی الاول ۳۲۹ به پایان رسید و با تعیین احمد بن فضل هاشمی، امام جماعت رصافه، به عنوان امام براثا از طرف خلیفه، اولین نماز جمعه در ۱۸ همین ماه با حضور انبوه بغدادیان و صاحب شرطه به صورت رسمی اقامه شد.
وضعیت فعلی
امروزه با توسعه کاظمین، محله براثا به این شهر متصل و در مغرب بزرگراه بغداد-کاظمین واقع شده است و مقام حضرت علی(ع) در قبلهگاه مسجد قرار دارد. مسجد براثا از مراکز مهم شیعیان برای نماز جمعه در بغداد به شمار میآید.در ۱۸ فروردین ۱۳۸۵، سه تروریست به این مسجد در حین نماز جماعت حمله کرده و ۶۹ نفر را شهید و ۱۳۰ نفر را زخمی کردند.
مشاهیر براثا
برخی از بزرگان و مشاهیر علمی، اجتماعی یا سیاسی شیعه در محله براثا پرورش یافتهاند یا بنا به وصیت خود در این مسجد بر پیکر آنها نماز خوانده، یا در اطراف آن دفن شدهاند.ابوالعباس ضَبّی وزیر از جمله کسانی است که پیکر وی از براثا به سمت کربلا تشییع شد.
مسجد براثا و مشهد العتیقه
گفتنی است که گاهی مسجد دیگری با عنوان مشهدالعتیقه (یا مشهدالمنطقه) در جنوب شرقی شهرِ منصور میان کاظمین و جعیفر کنونی خلط شده است؛ شاید پس از ویرانی براثا، شیعیان مشهدالعتیقه را براثا نامیدند تا نام براثا از یادها محو نگردد
علی بن حسن حسینی پیشینه براثا را در کتابی با عنوان تاریخ مسجد براثا بررسی کرده است (نجف، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م) و محمد سماوی قصیده کوتاهی در تاریخ براثا دارد که ضمن اشاره به نام راویان روایتِ مربوط به فضل براثا، مکان این دو مسجد را به طور دقیق مشخص کرده است.
سرداب امام زمان(سرداب غیبت)
سرداب امام زمان (عج) یا سرداب غیبت
در شمال غربی حرم عسکریین ع در سامراء ، زیر زمینی که اصطلاحا ( سرداب) نامیده می شود قرار دارد ، که این مکان محل زندگی و عبادت امام هادی ع و امام حسن عسکری(ع) ، در روزهای گرم تابستان بوده است.
بنا بر گزارشهای تاریخی واشاراتی که از سوی برخی از بزرگان دوران امام (ع) شده است، امام مهدی (عج) نیز در زمان حیات پدر و پس از آن در این مکان دیده شده و علت نامگذاری این مکان به سرداب (غیبت ) به همین منظور است .گفتنی است واژه سرداب و سردابه ، به قسمتی از خانه گفته میشود که در گذشته، به ویژه در مناطق گرمسیر، آن را در زیرزمین میساختند تا در روزهای گرم تابستان در آن استراحت کنند و آب و غذاهای فاسدشدنی در آن خنک بماند.
سرداب سامراء
سرداب سامراء نیز بدین منظور بوده وسه امام معصوم (ع) بر طبق روایات ، تابستانها از این مکان که طبقه زیرین خانه امام هادی ع وسپس امام عسکری ع بشمار می آمده است ، استفاده می برده اند.
بر اساس تاریخ و روایات، امام مهدی(ع) از هنگام ولادت در اختفا به سر میبرد و بنا به مصالحی ، تولد و زندگی ایشان آشکار نبود و بعد از رحلت پدر گرامیشان، غیبت صغرای آن حضرت، آغاز شد. امام مهدی(ع) بعد از نماز گزاردن بر پیکر پاک پدر و تدفین آن حضرت، وارد منزل شد و دیگر کسی آن حضرت را در اجتماع و در میان مردم مشاهده نکرد.
خانه پدر بزرگوار آن حضرت در سامرا، دو قسمت داشت؛ یک قسمت برای مردان و قسمت دیگر برای زنان، یک سرداب هم زیر اتاقها قرار داشت. که در روزهای گرم، اهل خانه در آن سرداب زندگی میکردند.
این سرداب، امروز در ضلع شمال غربی صحنهای عسکریین علیهمالسلام و در پانزده متری بقعه و حرم مطهر قرار دارد. این صحن، به طول شصت و عرض بیست متر و دارای ایوان و شبستان است. روی سرداب، مسجدی وجود دارد که به مسجد صاحب مشهور است. بر فراز سرداب، گنبدی کاشیکاری قرار دارد. بر مدخل ورودی سرداب، دری قرار داشت که به «باب الغیبة» معروف گردیده است و پشت آن، اتاق کوچکی به طول ۲ متر و عرض ۱/۵ متر وجود دارد که به محل غیبت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به غلط شهرت یافته است.
چاه غیبت
چاهی معروف به «چاه غیبت» نیز در گوشه همین اتاق وجود دارد؛ که بیش از دو قرن ، خادمان این بارگاه ، از خاک این چاه که ظاهرا در اوقات خاصی ، مقداری از خاک های صحرایی این منطقه را که اصطلاحا ( رمْلْ ) بدان گفته می شود را درون حفره ای کوچک که در کنار اتاق یاد شده در سمت راست ومیانه دیوار قرار داشت ، می ریختند وسپس روزها با ورود زائران به سرداب ، در ازای وجهی ، مقداری از این خاک را به عنوان خاک متبرک از چاه غیبت ، در اختیار آنان قرار می دادند بارها در نوجوانی هنگامی که با خانواده واغلب در تعطیلات نوروزی ، به زیارت سامراء وحرم عسکریین ع مشرف می شدم ، خود ناظر این جریان بوده وجالب اینکه این مکان که دارای سرقفلی والایی بود ، هر چند ساعت ، پست آن در اختیار خادم دیگر قرار می گرفت که همه از این مکان ودرآمد آن بهره مند گردند. در حقیقت چاه آبی در پشت دیوار این اتاق قرار داشته است که طبق روایات تاریخی ، چاه آبی برای استفاده ووضو گرفتن امامان ع بوده است ، که آثار این چاه خشکیده هنوز وجود داشته وخوشبختانه محلً دقیق آن را تنها خبرگان وافراد کهن ،و نیز افرادی که تا نیم قرن پیش بدین مکان مشرف می شدند ، از آن آگاهی دارند.
در متون معتبر شیعی، به چاه غیبت یا محل غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اشاره نشده است و بزرگان شیعه نیز به انکار آن پرداختهاند.
علت این نامگذاری
علت این نامگذاری این است که چون عدهای از زائران در داخل سرداب، از حوضی که محل وضوی امام هادی و عسکری علیهمالسلام بوده به عنوان تبرک خاک بر میداشتند کم کم به چاه غیبت معروف شد. شیخ العراقین برای جلوگیری از این اقدام ناصواب ، چاه مذکور را پر کرده و در آن را بست اما بعدها خادمان دوباره آن را گشودند. عبدالحسین تهرانی مشهور به شیخ العراقین ، در سال ۱۲۷۴ق از سوی ناصرالدین شاه قاجار، نظارت بر کار بازسازی و مرمت عتبات مقدسه عراق را برعهده گرفت. از این رو توسعه صحن و آذین جدید گنبد حرم امام حسین(ع) با خشت های طلا و حرمین عسکریین(ع) و مرمت حرم کاظمین ( ع) زیر نظر واشراف وی انجام شد.
البته منکر این مطلب نمی باشم که شرافت این مکان و انتساب آن به پدر و جد امام زمان علیهم السلام میتواند دلیل قابل توجهی برای حضور ایشان در نوبتهای زیاد و زمانهای نامشخص باشد و شاید بر همین اساس بوده که تشرفات زیادی در این مکان اتفاق افتاده و این مکان را از جمله مکانهایی قرار داده که بیش از دیگر بناها و اماکن، شرف پذیرایی از آن وجود نازنین یافته است. از سوی دیگر بدون تردید این مکان وپله ها ، قدمگاه سه امام معصوم ع ونیز حضرت نرجس خاتون ، همسر امام حسن عسکری ( ع) ومادر امام زمان (عج ) وحکیمه خاتون دختر امام جواد (ع )بشمار می آید.
برای اینکه دقیقا بتوانم فضای سرداب را برای خوانندگان به گونه ای توضیح دهم که خود را در این فضای مقدس حسً نمایند ، چنین عنوان می نمایم:
بمبگذاریها و تخریب
بنای سرداب پیش از بمبگذاریها و تخریب، از قدیم واز دوران ناصر الدین شاه در سال ۱۲۸۲ هجری ، به دستور شاه واز سوی شیخ العراقین تجدید وترمیم گردید . ودر هردوره ، بزرگانی دست به ترمیم ودر پایان ، آیینه کاری وکاشیکاری وجز اینها از تزیینات ظاهری شده است. ساختمان سرداب دارای سه قسمت عمده به شرح زیر بود:
اتاق شش ضلعی
یک اتاق شش ضلعی، یک اتاق مستطیل کوچک و یک اتاق به شکل مستطیل بزرگ. توضیح بیشتر آن که اتاق مستطیل بزرگ در میان مردم به «مصلای مردان» و اتاق مستطیل شکل کوچک به «مصلای بانوان» معروف بود. این بخشها با دو راهرو بلند و طولانی به یکدیگر مربوط میشدند؛ یعنی یک راهرو طولانی ، مصلای مردان و مصلای زنان را به یکدیگر متصل می نمود و یک راهرو طولانی دیگر بین مصلای مردان و اتاق شش ضلعی وجود داشت.
همچنین این بخشهای سهگانه هر یک از طریق روزنهای کوچک و طولانی که از قسمتهای فوقانی دیوار آغاز شده تا پایینترین حد دیوار بیرونی مسجد جامع امتداد مییافت و نور و هوا دریافت میکرد. پلکانی که راه ورود و خروج سرداب بود و به اتاق شش ضلعی منتهی میشد، دارای بیست پله بود. پله های بسیار باریک وهرکدام به ارتفاع حدود ( ۳۰سانتی متر) وجود داشت که حرکت در آن تقریبا با دشواری انجام می گردید، به طوری که دو نفر به راحتی نمی توانستند وارد سرداب شوند ورودی این پلکان و سرداب در داخل ساختمان مسجد و بر دیواری قرار گرفته بود که ورودی نمازخانه نیز در آن واقع بود.
طول مصلای مردان پنج متر و هشتاد سانتیمتر و عرض آن سه متر و پنجاه سانتیمتر بود. همچنین طول مصلای زنان چهار متر و شصت سانتیمتر و عرض آن سه متر بود. طول راهرویی که مصلای مردان و زنان را به هم مربوط میساخت ، چهار متر بود.
طول روزنهای که نور اتاق شش ضلعی را تأمین میکرد حدود شش متر و طول روزنهای که نور مصلای زنان را تأمین می نمود، چهار متر و پنجاه سانتیمتر بود. در انتهای اتاق مستطیل شکل ، یعنی انتهای همان مصلای مردان، یک درب چوبی که معروف به ( باب الغیبه ) بود وجود داشت، در پشت این درب ، اتاق کوچکی قرار داشت که طول آن یک متر و پنجاه سانتیمتر بود. این اتاق به نام محل غیبت شهرت پیدا کرده که در حقیقت بخش مکمل غرفه مستطیل شکل بزرگ محسوب میشد و در جلوی آن پنجره ای بود که آن را از بقیه اتاق جدا میکرد. چاه معروف به چاه غیبت هم که پیش از این بدان اشاره نمودم در گوشهای از همین اتاق قرار داشت.
اشاره به این نکته نیز خالی از بهره نیست که این سرداب در جهت غربی صحن عسکریین علیهمالسلام به سمت شمال واقع شده و در طول تاریخ، اصلاحات و تعمیرات زیادی در آن انجام گرفته است. همیشه در موقع تعمیر و ترمیم بارگاه عسکریین علیهمالسلام ، در ساختمان سرداب نیز تغییرات و اصلاحاتی به عمل آمده است؛ به عنوان مثال در دوران های گذشته، از داخل بارگاه عسکریین علیهم السلام ، از کنار مرقد حضرت نرجس خاتون ، به سرداب راه داشت و این وضع به همین صورت تا سال ۱۲۰۲ ق. ادامه داشت و در این سال احمد خان دنبلی برای سرداب ، راهی جداگانه از سوی شمال باز کرد و راه سرداب از سوی حرم مطهر عسکریین علیهمالسلام را مسدود نمود و صحن سرداب را جداگانه ساخت که تقریباً از یک فضای بزرگی به طول ۶۰ متر و عرض ۲۰ متر برخوردار است.
در هرحال این سرداب در طول تاریخ به اندازهای مورد توجه مردم بوده است که در آن آثار ارزشمندی از منبتکاری و کاشیکاری و سایر هنرهای معماری به کار رفته است. از جمله این اشیا، درِ چوبی نفیسی است که از دوران خلافت عباسیان به جای مانده است و از ویژگیهای هنری و تاریخی ارزشمندی برخوردار است.
این درب نفیس بر اتاق مشهور به غیبت قرار داشت که آن را دقیق به خاطر دارم ، وپس از سقوط نظام در عراق ، نخستین بار که به سامراء مشرف شدم ، سراغ درب را گرفتم که خوشبختانه بصورت مرتبی در انبار بسته بندی شده بود وامید آن داریم که پس از پایان ساخت بارگاه وصحن وسرای عسکریین( ع ) ، این درب را به همراه دیگر عتیقه ها واشیای گرانبهای این آستانه ، در موزه آن قرار دهند.
اللهم ارزقنا زیارتهم فی الدنیا وشفاعتهم فی الآخرة
حضرت فاطمه(ع)
حضرت فاطمه(ع)
حضرت فاطمه(ع)، فرزند پیامبر(ص) و حضرت خدیجه(س)، در بیستم ماه جُمادیالاخر سال پنجم بعثت متولد شد.
ایشان محبوبترین فرد نزد رسول خدا بود. ایشان معصوم سوم و یکی از پنج بانوی قدسی جهان به شمار میرود. مشهورترین لقب آن حضرت «زهرا» است. کنیه ایشان امابیها بوده همچنین آن حضرت، دختر معصوم، همسر معصوم و مادر معصوم نیز هست. و سرانجام رحلت پدر بزرگوار، مظلومیت همسر، از دست رفتن حق، روح و جسم فاطمه را سخت آزرد و به شهادت رسید. بنابر وصیت خویش شبانه و به صورت پنهانی دفن گردید.
بیشک بر کسی پوشیده نیست که حضرت زهرا (س) مجموع صفات پدرشان، حضرت محمد (ص) را در خود دارند. حضرت زهرا (س) نه تنها صفات پدر را در خود داشتند، بلکه هر آنچه از علم، معرفت، اخلاق وایمان پدر در دست داشتند و برای دیگران به اشتراک میگذاشتند، که حقیقت اسلام زنده بماند و جاودانه شود.
ولادت حضرت زهرا :
در مورد تاریخ ولادت ایشان اختلاف وجود دارد. تاریخ ولادت حضرت زهرا (س) در بیشتر منابع اهل سنت، پنج سال پیش از بعثت و در زمانی که قریش مشغول مرمت خانه کعبه بودند، در برخی سال دوم بعثت و در بیشتر منابع شیعی، پنج سال پس از بعثت پیامبر اسلام (ص) ذکر شده است.
مطابق با برخی روایات رسول خدا (ص) قبل از انعقاد نطفه حضرت زهرا (س) از سوی خدا مامور شد که چهل شبانه روز از حضرت خدیجه (س) فاصله بگیرد و خانه را ترک نموده در مکانی معتکف گردد. آن حضرت این ایام را به روزه و عبادت سپری نمود و در پایان این اعتکاف چهل روزه جبرئیل بر رسول خدا فرود آمد و در حالی که طعامی با خود به همراه آورده بود، به پیامبر گفت: به فرمان خداوند با این طعامی که به دستور خدا از بهشت برای تو آوردهام افطار کن.
در روایتی آمده است که رسول خدا (ص) در دوران حمل حضرت زهرا (س) توسط خدیجه به او فرمود: ای خدیجه! جبرئیل مرا بشارت داده که او دختر است، و گفته که او منشأ نسلی پاک و مبارک است و خداوند تبارک و تعالی مقدّر نموده که نسل من از طریق او برقرار و پایدار بماند، و مقرر فرموده که فرزندان او پس از انقطاع وحی امام و خلیفه خدا در زمین باشند.
زندگی حضرت زهرا (س) را میتوان به چند دوره تقسیم کرد:
دورۀ اول از هنگام ولادت است تا پیش از هجرت به مدینه. همانطور که اشاره شد، آن حضرت در مکه بهدنیا آمد و در خردسالی مادر خود را از دست داد. حضرت زهرا (س) در نبودِ مادر و نیز با وفات جناب ابوطالب موجب آرامش رسول خدا (ص) بود و آن حضرت را دلداری میداد و غم و اندوه پدر را میزدود.
حضرت فاطمه (س) از این پس، علاوه بر آنکه پشتوانۀ پدر و غمخوار و دلسوز او بود، یاوری بیبدیل برای امیر مؤمنان (ع) نیز بهشمار میرفت و حتی پناه زنان مسلمانی بود که در سالهای دشوار ابتدای هجرت، نیازمند پناهگاهی استوار بودند.
ازدواج با حضرت علی :
علماى شیعه در تعیین سن حضرت فاطمه علیها السلام به هنگام ازدواج از چهارده سال بیشتر نگفتهاند.اکثر عالمان شیعه معتقدند که، سن حضرت در زمان ازدواج، ۹ یا ۱۰ یا حداکثر ۱۱ سال بوده است.
آن حضرت به ازدواج امام علی علیه السلام در آمد که مطابق با برخی منابع در آن زمان ۲۱ سال داشتند. پیش از حضرت علی علیه السلام افرادی مانند ابوبکر و عمر آمادگی خود را برای ازدواج با دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اعلام کرده بودند و هر دو از پیامبر یک پاسخ شنیده بودند و آن این که درباره ازدواج زهرا منتظر وحی الهی است.
مطابق با روایات وقتی حضرت علی علیه السلام به خواستگاری فاطمه سلام الله علیها رفت پیامبر به نزد فاطمه رفت و فرمود: «على بن ابى طالب، کسى است که خویشاوندى و فضیلت و اسلامش را مى شناسى و من از خدا خواستهام که تو را به ازدواج بهترینِ آفریدگانش و محبوب ترینِ آنان در نزدش درآورد و على از تو خواستگارى کرده است. چه نظرى دارى؟».
فاطمه علیها السلام ساکت ماند و صورتش را برنگردانْد و پیامبر خدا، کراهتى در چهره اش ندید. پس برخاست، در حالى که مى گفت: «اللّه اکبر! سکوت او [نشانه] رضایت اوست».
پس جبرئیل علیه السلام نزدش آمد و گفت: اى محمّد! او را به ازدواج على بن ابى طالب درآور که خداوند، این دو را براى هم پسندیده است.
از پیامبر اکرم (ص) روایت شده است که خطاب به على علیه السلام فرمود: «لولاک یا على لما کان لفاطمه کفو على وجه الارض: یا على اگر تو نبودى، فاطمه را بر روى زمین کفوی نبود».
حضرت زهرا در خانه:
فاطمه (س) با آن همه فضیلت، همسری نیکو برای امیر مؤمنان بود. تا جایی که روایت شده هنگامی که علی (ع) به فاطمه (س) مینگریست، غم و اندوهش زدوده میشد. اگر بخواهیم هر چه بهتر رابطه زناشویی آن دو نور آسمان فضیلت را بررسی نماییم، نیکوست از امام علی (ع) بشنویم؛ چه آن هنگام که در ذیل خطبهای به فاطمه (س) با عنوان بهترین بانوی جهانیان مباهات مینماید و او را از افتخارات خویش بر میشمرد و یا آن هنگام که میفرماید: “بخدا سوگند که او را به خشم در نیاوردم و تا هنگامی که زنده بود، او را وادار به کاری که خوشش نیاید ننمودم؛ او نیز مرا به خشم نیاورد و نافرمانی هم ننمود.”
شهادت حضرت زهرا:
شهادت حضرت فاطمه (س) از باورهای غالب و دیرینه در میان شیعیان است که بر اساس آن، حضرت فاطمه (س) دختر پیامبر (ص) نه به مرگ طبیعی، بلکه در اثر آسیبهای وارد شده از سوی برخی از صحابه پیامبر به شهادت رسیده است. اهل سنت درگذشت وی را ناشی از غم و اندوه رحلت پیامبر(ص) دانستهاند؛ اما شیعیان عامل اصلی شهادت او را عمر بن خطاب میدانند و در ایام فاطمیه به عزاداری برای فاطمه (س) میپردازند.
شیعیان برای شهادت حضرت زهرا(س) به مواردی استناد کردهاند؛ از جمله آنکه بنابر روایتی از امام کاظم (ع)، عنوان صِدّیقه شهیده برای فاطمه (س) بهکار رفته است. همچنین محمد بن جریر طبری، متکلم امامی قرن سوم هجری، در کتاب دلائل الامامه، روایتی از امام صادق (ع) نقل کرده که در آن، علت شهادت فاطمه (س)، سقط جنین او در اثر ضربه دانسته شده است.